۱. آهنگساز (Composer):

در این سامانه «آهنگ‌ساز» به معنای صحیح آن، یعنی آنکه ملودی یک قطعه را می‌سازد و آن را برای اجرای ارکستر تنظیم می‌کند، به کار رفته است.

اسفندیار منفردزاده:

موسیقیِ «چندصدائی»، حجم است، طول و عرض و ارتفاع دارد. درحالی‌که موسیقیِ «یک‌صدایی» تنها خط است و یک بُعد دارد.
موسیقیِ اروپا در تکامل خود بر بستر موسیقیِ کلیسائی به «هم‌آهنگی»(Harmony) و موسیقیِ «چندصدائی»(Polyphonic) رسید که در این روند خالقان آثار موسیقی، «آهنگ‌ساز» (Composer) نامیده شدند. به چنین افرادی در ایران هم که موسیقی‎اش از آغاز، «یک‌صدایی» (Monophonic) بود، به‌درستی لقب «آهنگ‌ساز» داده شد.

تا آن‌که باگذشت زمان و به دنبال تأسیس هنرستان‌های موسیقی در ایران و آموزشِ دانش آن، به‌تدریج سلیقه آهنگ‌سازها، متأثر از موسیقی‌های اروپا و جهان به «چندصدائی» کردنِ ملودی‌ها متمایل شد. بیشتر آن‌ها علیرغم این‌که خالقِ آثار باارزشی هم بودند، چون برای ساختن موسیقیِ یک‌صدایی به دانش «هم‌آهنگی»(Harmony) نیازی نداشتند، برای تغییر اجرای آثارشان از «خط» به «حجم»، به «تنظیم‌کننده» نیاز پیدا کردند.

برای آهنگ‌سازهایی که نمی‌توانستند «تنظیم‌کننده»ی «ملودی»های خود باشند، «آهنگ‌سازی» به دو بخش تقسیم شد، یکی «سازنده‌ی ملودی» و دیگری «تنظیم‌کننده‌ی ملودی».

آهنگ‌سازان بزرگی چون استاد روح‌الله خالقی، استاد جواد معروفی، استاد حسین دهلوی و استاد مصطفا کسروی، آثاری «چندصدائی» زیبا و فاخر از موسیقی آوازی و سازی خلق کردند و از خود به یادگار گذاشتند، امّا هرگز توانائیِ خود را به خدمت نادانان موسیقی در نیاوردند. اما باید گفت که از زمان دوپاره شدن کارِ آهنگ‌سازی و به دنبال پیدایش حرفه‌ای به ‌نام «تنظیم‌کننده» تا امروز، بیشتر «تنظیم‌کننده»ها با قبول سفارش از موسیقی‌نابلدان، تأثیری زیان‌بار بر کیفیت تولیدِ «ترانه» گذاشته‌اند.

امّا چگونه؟

در آغاز، نابلدانی ناتوان، توانستند پاره‌هایی از ملودی‌های شنیده‌شده را همراه با کلامی به‌جای شعر – و گاه همراه با شعر- روی نواری زمزمه کنند و برای اجرا و ضبط به «تنظیم‌کننده» بسپارند و  رفته رفته به نام «شاعر» یا «آهنگ‌ساز»، به عنوان «هنرمند» معروف و معتبر شوند.
گُل کردن این تجربه‌ها در غیبتِ نقد بود که به‌تدریج «موسیقی نادان»‌های بیشتری را روانه این بستر کرد. سرمایه‌گذاری کمپانی‌ها و تولید انبوه برای سود بیشتر، به کمک آگهی‌ در رسانه‌ها باعث رونق بیشتر این کار شد. در نتیجه «کارنابلدان» نادانسته و ناخواسته به یاری چندتن از «تنظیم‌کننده»ها، توانستند عامل سقوط و نزولِ سلیقه‌ها برای شنیدن «ترانه» شوند.

مسئول ناهنجاری‌های دنباله دار در «ترانه» کارورزان موسیقی هستند. بیشتر «ترانه»های بی‌ارزش و گاه بیمار محصول همکاری موسیقی‌نابلدان با آن «تنظیم‌کننده»هایی است که معیار ارزیابی «شعر» و «ملودی»، برای قبول یا ردّ سفارش نداشته و ندارند. آنانی که به هر دلیلِ موجّه با ناموجه، هر سفارشی را پذیرفتند و هر موسیقی‌ندان و کارنابلدی را به مردم، «هنرمند» معرفی کردند!

تا پندار شما چه باشد.